پشت پرده سکوت احمدی نژاد در حوادث اخیر کشور
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۳۴۵۷۷
سکوت عجیب محمود احمدی نژاد که معمولا پیشقراول واکنشها در چنین برههای است در مورد حوادث اخیر در کشور بسیار سوال برانگیز است.
محمود احمدی نژاد این روزها روایت متفاوتی از دیگر سالهای زندگی خود دارد؛ او که در سالهای پس از پایان ریاست جمهوری خط و خطوطش را از جریان راست و چپ بیشتر و بیشتر جدا میکرد تا خود را به عنوان یک جریان سوم با هوادارانی جدید معرفی کند و هرچه زمان میگذشت، رخت اپوزیسیون بیشتر بر تنش میآمد و شد تافتهای جدا بافته که نه اصلاح طلب است نه اصولگرا.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا او منکر نقش داشتن در تمام حوادث تلخ دوره خود است و بازتعریف تازهای از خود دارد؛ بسیاری از یاران بهاریاش را از دست داد و زندانی شدن آنها هم نماد هزینههایی شد که محمود سیاست ایران برای راه جدیدش میپردازد. به این ترتیب داعیهدار عدالت حالا از قدرت مطرود شده و چشم به شبکههای اجتماعی بسته و مصاحبههای هر از گاه که در آن هم از لباس ورزشی سرنا ویلیامز میگوید هم از توپاک شاکور موسیقیدان رپ و نامهنگاریهایش به این و آن هم ادامه داشت همانطور که نامه گرفتنش. مهمتر اینکه خوانش جدیدی از حوادث ۸۸ دارد و آن را به گونهای دیگر شرح میدهد و این همان نکتهای است که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ اهمیت پیدا میکند.
روایت او از حوادث عاشورای ۸۸ و نقش برخی نهادهای امنیتی، روایتی نبود که هر کس توان گفتن آن را داشته باشد؛ چنانکه اکنون نیز به خاطر همان تجربه میداند چه اتفاقی رخ داده و میگوید: «طرحی درست کردند که فضای مجازی را محدود کنند. اجازه تجمع که نمیدهید، مردم رسانهای هم ندارند، در انتخابات هم که میآیند و حرفشان را با رای ندادن یا رای باطله یا رای دادن می زنند، آن را هم گوش نمی کنید، حالا می خواهید فضای مجازی را هم ببندید؟»
محمود احمدی نژاد در تحلیل حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ حرفهایی علیه بخشها و نهادهایی میگفت که کمتر کسی جراتش را داشت. خیلیها میگفتنند احمدی نژاد دیگر آن احمدینژاد هشت سال ریاست جمهوری نیست و کسی است در سمت متفاوت دیدگاههای حاکمیت؛ کسی که برنامههایی برای آینده دارد و میتواند همان خلاء رهبری مخالفان اصلاحات و اصولگرایان باشد.
در زمانهای که شعار برخی «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا» شد، محمود احمدینژاد که خود را به عنوان جریان سوم و بعضا معترض به وقایع مختلف ۹۶ و ۹۸ و برخی مسئولان کشوری نشان میداد، تلاش میکرد همچنان در کانون توجه باشد. خودش معتقد است اطلاحطلبان و اصولگرایان در حال تقسیم غنائم هستند و درباره جریان سوم چنین میگوید: «انقلاب شد که اراده مردم، آزاد، جاری و حاکم شود اما هنوز سه چهار سال نگذشته بود، جناح بندی ها آغاز شد و جالب است که هر دو جناح، حافظ این جناحبندی هستند. درست است که مخالف هم هستند اما این مخالفت در سطح پایینتری است، در تقسیم غنایم و پستهاست نه در اصلاح رویکردها، نه اینکه یک جناح سومی پیدا شود یا اینکه بستری برای جاری شدن اراده مردم بشوند.»
او بارها از تغییر شرایط سخن گفته و به دنبال فرصتی برای موجسواری روی جریان سوم و استفاده از شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» بود. البته از یاد نبریم که حامیان این شعار با اهداف خاص خودشان، بعید است توجهی به محمود احمدی نژاد داشته باشند! اما او در راه خود مصمم بود نشان به آن نشان که در اقدامی کاملا متفاوت با دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعلام کرد که مشارکت نمیکند رای نمیدهد و به عقیده برخی حسابش را از حاکمیت کاملا جداکرد.
اما این روزها انگار که دوباره خبرهایی است و چیزهایی عوض شده با تمامی این پیشینه عضویت دوباره محمود احمدینژاد در مجمع تشخیص مصلحت نظام و حالا سکوت عجیب او که معمولا پیشقراول واکنشها در چنین برههای است در مورد وقایع این دو سه هفته بسیار سوال برانگیز است.
چه شد که احمدینژاد راوی اعتراضات و به زعم برخی از افراد اپوزیسیون بخشی از حاکمیت، امروز سکوت کرده و به عنوان عضو دوباره مجمع تشخیص در این حوادث خاموش نشسته است. او برنامههای بسیاری بزرگی دارد، اما فعلا ظاهرا هنوز زمان اجرای آن فرا نرسیده است.
رویداد 24
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: محمود احمدی نژاد جریان سوم اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۳۴۵۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سکوت رژیمهای خودکامه عربی در برابر کنشگری پیرامون آرمان فلسطین
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نوشت: برخی از دولتهای جهان عرب که در زمینه فرصتهای اقتصادی و آزادیهای سیاسی با مردمانشان همسو نیستند، مدتهاست که با افزایش نارضایتی از روابط با [رژیم]اسرائیل و حامی اصلی آن، آمریکا مواجه شده اند. اکنون جنگ غزه و همدستی دولتهای عربی با تل آویو گسست دیرین میان حاکمان و مردم را افزایش داده است.
در ادامه این گزارش آمده است: چند هفته پیش و هنگامی که صدها نفر در مرکز شهر قاهره برای تظاهرات در همبستگی با غزه تجمع کردند، ماموران امنیتی ۱۴ معترض را دستگیر کردند. در ماه اکتبر و در تظاهرات دولتی حامیان فلسطین نیز دهها نفر پس از سردادن شعارهایی در انتقاد از دولت مصر بازداشت شدند که بیش از ۵۰ نفر آنها کماکان پشت میلههای زندان هستند.
این گزارش اضافه کرده است: در مراکش نیز دهها نفر در تظاهراتهای طرفداران فلسطین تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند و یا به دلیل انتقاد از نزدیکی حکومت به [رژیم]اسرائیل در رسانههای اجتماعی بازداشت شده اند. در عربستان سعودی که به دنبال توافق عادی سازی روابط با [رژیم]اسرائیل بوده و در امارات متحده عربی که پیشتر به چنین توافقی دست یافته، مقامها آنچنان نسبت به ابراز کوچکترین مخالفتی حساسیت نشان داده اند که بسیاری از مردم وحشت دارند در مورد این موضوع صحبت کنند.
به گفته سازمان عفو بینالملل، دولت اردن که از یک سو اکثریت جمعیتش را فلسطینیان تشکیل داده و از سوی دیگر با [رژیم]اسرائیل و آمریکا همکاری نزدیک دارد، از اوایل اکتبر تاکنون دستکم یک هزار و ۵۰۰ نفر را بازداشت کرده است. این رقم شامل حدود ۵۰۰ نفری میشود که در ماه مارس و در جریان برپایی یک تظاهرات بزرگ در برابر سفارت [رژیم]اسرائیل در امان دستگیر شدند.
نیویورک تایمز در این گزارش اعلام کرد: رژیمهای خودکامه عربی که به ندرت مخالفت را تحمل میکنند، حساسیت خاصی نسبت به کنشگری پیرامون آرمان فلسطین دارند. فعالان عرب دهه هاست که مبارزه عدالت طلبانه برای فلسطینیها را به مبارزه برای حقوق و آزادیهای بیشتر در داخل کشورهایشان پیوند میدهند. برای آنها، [رژیم]اسرائیل نماد نیروهای مستبد و استعمارگری است که مانع رشد جامعه خود شده اند.
در این گزارش آمده است: در مصاحبههایی که در سراسر مصر، مراکش و کشورهای حوزه خلیج فارس - از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، عمان و کویت - انجام شد، بسیاری از شهروندان آرمان فلسطین را مبارزه عدالت طلبانه و [رژیم]اسرائیل را نماد ظلم و ستم دانسته و در برخی موارد، مراودات حاکمان خود با تل آویو را ورشکستگی اخلاقی توصیف میکنند.
نیویورک تایمز اضافه کرده است: پس از توافق بحرین، مراکش و امارات متحده عربی برای عادی سازی روابط با [رژیم]اسرائیل و گامهای همراستای عربستان، جنگ اخیر خشم مردم این کشورها را نه تنها نسبت به [رژیم]اسرائیل، بلکه علیه رهبران عرب که مایل به همکاری با آن هستند، برانگیخته است. این واقعیت که برخی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از ابزارهای اسرائیلی برای نظارت بر منتقدان خود استفاده کرده اند، این برداشت را به حقیقت نزدیکتر میسازد.
بر اساس این گزارش، بسیاری از دولتهای عربی سعی کرده اند با لفاظیهای تند در محکومیت جنگ [رژیم]اسرائیل، خشم مردم را مهار کنند. به گفته تحلیلگران، با این حال، مزایای عملی روابط با [رژیم]اسرائیل نزد این دولتها آنچنان زیاد است که از قراردادهای صلح صرف نظر نمیکنند. مصر، اولین کشور عربی که با [رژیم]اسرائیل صلح کرد، در طول سالها مبارزه مشترک با ستیزه جویان در شمال شبه جزیره سینا، یک مشارکت امنیتی تنگاتنگ با همسایه خود برقرار کرده است. مصر و [رژیم]اسرائیل همچنین برای محاصره غزه و مهار حماس همکاری کرده اند. قاهره نیز برای جلوگیری از هجوم سیل عظیم آوارگان فلسطینی از غزه به همکاری تل آویو نیاز دارد.
در این گزارش آمده است: کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، مدتهاست که ارتباطات امنیتی مخفیانه با [رژیم]اسرائیل را که ایران را بزرگترین تهدید علیه خود میداند، حفظ کرده و با بهره برداری از راهبرد "دشمنِ دشمنِ من"، راه را برای مذاکرات عادی سازی هموار کردند. انتقاد از این تدابیر نادر است چرا که بسیاری از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تمام اشکال اعتراض و سازماندهی سیاسی را ممنوع کرده اند.
بر اساس این گزارش، در گذشته، برخی از رهبران منطقه به مردم مستاصل خود اجازه میدادند تا با اقدامهای عملی در حمایت از فلسطین و مبارزه با [رژیم]اسرائیل، خشم خود را خالی کنند، اما اکنون که بسیاری از شهروندان عرب، حکومتهای خود را در رنج مردم غزه دخیل میدانند، حمایت از فلسطین با حساسیت بیشتری روبرو میشود.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان بینالملل خاورمیانه